چقدر سخته تمام آرزوهایی که در یه هفته با کلی ذوق برای خودت گلچین کردی،
تمام فکر هایی که در تمام لحظات،دقیقه ها،ساعت ها،و حتی کلاس ها مغزت رو فرا میگرفت
تمام اشخاصی که با یادشون شب ها خوابت میبرد،
همه و همه در عرض یک دقیقه از بین برن.
و تو فکر کنی که چقدر تنهایی...
و فکر کنی که دیگر خانواده ای کنارت نیست که به وجود آنها افتخار کنی.
و اینکه تمام حرف هایی که با احساس به تو زده میشد،همه از یک جنس بود:
دروغ.
و حالا تو بمانی و حسرت روزهایی از دست رفته و عمری تلف شده.
و دیگر شب ها با ذهنی خالی به خواب بروی.
و تنها به یک چیز فکر کنی:
من چقدر تنهایم...
پ.ن:تا امروز صبح به این فکر میکردم که چقدرخوشبختم،اما حالا حتی از زندگی کردن هم بیزارم.
پ.ن2:خیلی ساده بودم...
p.s:'cause when you're fifteen,somebody tells you they love you
در روز تولدت از تو میخواهم که هیچوقت تغییر نکنی.
همیشه یگانه باقی بمان.
تولدت مبارک زیباترین هدیه ی خداوند!
p.s:I miss our conversations at that park picnic table